آرتین خان خان ایرانآرتین خان خان ایران، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

آرتین خان خان ایران

آرتین خان سه ساله و دریا

هفته گذشته فرصتی دست داد تا با اقوام مامانی سما دسته جمعی بریم شمال (مجتمع نارنجی) آرتین خان و صحنه دل به دریا زدنش ... اگه بدونین با چه مکافاتی راضیش کردیم تا برگرده اینم من و تو و بابا بهمن و عکس یادگاری لب دریا و غروب زیباش ... آرتین خان و خاک بازی با وسایل شن بازی! آخ که دوچرخه سواری روی این شیب زمین چه حالی داد!!    این روزها آرتین شیرین تر از گذشته حرف میزنه و با صحبت ها و استدلال های جدیدش هر لحظه ما رو سورپرایز میکنه ... ساعت 12 شب. آرتین با کاغذی تو دستش اومده پیشم میگه: خورشید خانومو بیدار بوکوون ... بوگو بیدار شه ... باسش نگاشی کشیدم بیاد وربی...
4 مهر 1392

34 ماهگی آرتین خان و مهدکودک

34 ماه از زندگی آرتین جونم میگذره و خوشحالم که پسر مهربونی دارم تا تمام وقتم رو براش بذارم و خوشحال تر از اون اینه که میبینم چه بزرگ شده این خان پسر ما. از الان دلم برای این روزها تنگ میشه عسل خونه ما از اول اردیبهشت 92 راهی مهدکودک شد  این روزها کار آرتین شده شیرین زبونی و کار ما هم قربون و صدقش رفتن آخ که شنیدن کلمات قلمبه سلمبه از زبون بچه ها چقدر شیرینه .... اول از همه تیکه کلام آرتین خان رو بگم که تیکه کلام همه آشنایان شده: آخه چلا ؟؟؟ چند وقت پیش میگم: آرتین بیا بخوابیم صبح بشه بریم مهدکودک. آرتین میگه: مامان سما ... نه ... نخوابیم ... خودش صبح میشه (خووب راست میگه دیگه بچه ....) هوا ابری شده بود ...
18 ارديبهشت 1392

سال 1392 مبارک

سال نو بر همتون مبارک بالاخره با تاخیری چند ماهه و یه دنیا حرف نگفته ... سال جدید از راه رسید .... دهانم پر از حرفه ... اما با دهان پر که نمیشه حرف زد!! همین اول سال براتون تا آخر سال لبتون و جیبتون رو خندون میخوام . هیچکی از هیشکی دور نمونه و اشک ها همه اشک شوق باشه و به قول بعضی ها صداقت زیراندازتون بشه و آرامش و راحتی رواندازتون ...   ...
22 فروردين 1392

آخرین تاپیک 91

آرتین جون ما دو سال و هشت ماهگیش رو پشت سر گذاشته و عین بلبل حرف میزنه ... دیگه رسما عین آدم بزرگا نظر میده و خاطره میگه و واسه فرداش برنامه ریزی میکنه!!! جل القاسم میگن اینه ها آرتین خان یک دل نه صد دل عاشق رحمان شده ... کیه؟! ... عروسک خاله نانا ... در روزهای پایانی سال هم برف اومد و مارو مجبور کرد یه دل سیر بازی کنیم . البته تولد خاله نانا و تولد نسرین جون در کنار مهمونای عزیز هم بهمون خیلی خوش گذشت ... از گذاشتن عکس معذوریم حالا : جا داره همین جا از شخص نامحترمی که پیشرفت و ارتقا زندگی من و عزیزانم باعث ناراحتی و حسادت ایشون شده عذرخواهی کنم و بگویم هر انرژی منفی شما به سمت ما پله ای ترقی از سوی خ...
22 فروردين 1392

آرتین خان 2 سال و نیمه/کریسمس/یلدا/اولین نقاشی

آرتین خان و Xmas 2013 آرتین خان و Yalda 1391 آرتین خان 30 ماهه شد و عشق و علاقه ما هم بهش 30000000 برابر. مخصوصا از 29 ماهگی به بعد که عین بلبل حرف زدن و جمله گفتن و خاطره تعریف کردن رو شروع کرد!!! وای که خیلی خیلی شیرین و دوست داشتنی شده هر لحظه با هر حرف جدیدش کلی قربون و صدقش میرم و از الان دلم واسه این روزهاش تنگ میشه!!! علت دیر اومدن منم به خاطر اینه که بیشتر وقتم با آرتین خان سپری میشه و کامپیوتر هم یه جورایی شده هووی ایشون!!! تا روشنش میکنم میاد و میگه سما دون خاووش بشه دیشب اومده میگه مامان دوا بده حالم بده!!!  یا امروز بهمن میگه برم بیرون برات پفک بخرم ... میگه نه بابا پوکک نخل م...
22 فروردين 1392

تا 29 ماهگی آرتین خان (4 ماه در یک تاپیک)

با کلی کلنجار و به خرج دادن حوصله ای بس عظیم!!! بعد از 4 ماه تاخیر بالاخره اومدیم وبلاگ آرتین خان اتفاقات افتاده در این 4 ماه به صورت تیتروار:   رفتن خاله سیما به اندونزی و رفتن خاله مریم به منامه    اثاث کشی مامان نسرین و یک ماه بعدش هم عملیات اثاث کشی خودمون و عوض کردن وسایل منزلمان به یکباره!   تولد آرمان (پسر دایی مامان سما) و ذوق وافر آرتین خان به شمع و البته انگشت زنی به کیک خریدن مرغ عشق واسه آرتین خان     و البته یک عصر طولانی با آرتین خان و مامان نسرین و نانا جون دررر سرزمین عجایب و به اجبار بازی کردن خاله نانا به قص...
3 بهمن 1391

شیرین زبونی آرتین و اولین جمله در 25 ماهگی

آرتین عزیزم ... خوشگل مامان میشه چندتا سوال بپرسم؟؟ وقتی میگی آآآ منظورت: الف)آب         ب)هاپو      ج)تاب وقتی میگی ده  منظورت: الف)دست   ب)رفت      ج) در اتاق وقتی میگی ما منظورت: الف)ماه        ب)ماهی   ج)ماست  وفتی میگی بلو منظورت: الف)برو        ب)پلو        ج)بدو وقتی میگی چا منظورت: الف)چاقو      ب)چایی    ج) چراغ و من چطوری مطالب زیر رو درونی کنم؟؟؟  که آب برای زمین ریخت...
22 مرداد 1391

گله از عمو پورنگ و تشکر از نی نی کوچولو و رنگین کمان

آرتین خان این روزها بدجوری علاقه به کارتون های مخصوصش کرده ... و اما یک گله از عمو پورنگ و تشکر از نی نی کوچولو و رنگین کمان عمو پورنگ میشه بفرمایید  ... این بچه ها چقدر حوصله و تاب و تحمل دارن که نیم ساعت اول برنامه هاتون رو اختصاص دادین به تبلیغات و پول درآوردن؟؟ میشه بفرمایید که وقتی ما این سی دی ها رو میخریم چه گناهی کردیم که باید به اجبار این تبلیغات رو ببینیم و بدتر از اون اینه که جلو زدن رو هم قفل کردین؟؟!! متاسفانه بنده سی دی های شماره 1 تا 3 عمو پورنگ (پلنگ وارد میشود) رو واسه آرتین خریدم اما هنوز موفق نشدم ببینم توی این سی دی ها عموپورنگ به جز صدها تبلیغ چیز دیگه ای گنجونده باشه چرا که آرتین تحمل...
15 مرداد 1391