آرتین خان خان ایرانآرتین خان خان ایران، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

آرتین خان خان ایران

تابستان 93 و سرگرمیهای من و پسرم

آرتین خان این روزها بدجوری علاقه به نقاشی پیدا کرده  ... عکس زیر هم ناگفته پیداست آشپزخانه ما در چه وضعیتی به سر میبره البته همه این به هم ریختگیها به یک لحظه شاد بودنش می ارزه  ... جا داره همین جا بگم نه تنها آرتین با نقاشی کردن حال میکنه بلکه بنده هم از نقاشی کردن لذت میبرم مخصوصا روی صورت آرتین خان!!! چند وقت پیش از این پالت های نقاشی صورت کودک گرفتم و روزهاست که مشغولیم .... اینم یه نمونش .... ...
25 مرداد 1393

آرتین جونم تولدت مبارک

ا آرتین عزیزم پسر نازنیم تولد چهار سالگیت مباررررک اشک شادی شمعو نگاه کن .... که واست میچیکه چیکه چیکه ..... کام همه رو بیا شیرین کن ..... بیا کیک رو ببر تیکه تیکه ..... همه جمع شده اند دور تو امشب ..... گل بوسه میدن تو بچینی ..... در جشن تولدت عزیزم ..... همه انگشترن تو نگینی ..... نگاه کن هدیه هارو ..... نگاه بادکنکارو ..... همه رنگاوارنگی ..... عجب شب قشنگی ..... تولد تولد تولدت مبارک ..... مبارک مبارک تولدت مبارک امسال تولد آرتین خان دو روز زودتر و با تم انگری برد و مهمونای عزیزمون برگزار شد از همه بابت هدیه های زیباشون ممنون مخصوصا از آزاده جون که عکس های آرتین رو روی شاسی زده بود و حسابی مارو سورپرایز کرد....
10 تير 1393

عصر بهاری و باغ وحش

اواخر فروردین 93  فرصتی دست داد تا یه سر بریم باغ وحش پارک ارم اما برخلاف انتظارم آرتین خوشش نیومد!!! چندش آرتین خان بعد از اولین نوازش بره کوچولو ... ...
7 خرداد 1393

اردیبهشت 93 و نوشهر

باز هم فرصتی دست داد تا دسته جمعی بریم شمال (نسرین جون و نانا جون و مامان بزرگ عزیزم) ... و اصلا نمیشه روی طبیعت بسیار زیبای شمال در اردیبهشت ماه چشم پوشاند ... جای همه خالی (عکسها زیاد اما آپلود اونا از حوصله خارج!) از این عکس های قبلا تو فتوشاپ زیاد دیده بودیم اما این دفعه به لطف این حباب سازها من و آرتین و نانا جون ساعت ها سرگرم بودیم!!! و اما صفای پدر و پسر لب ساحل ... ...
7 خرداد 1393

آخرین تاپیک 1392

چند روز پیش بابابهمن واسه آرتین خان یه گوشی گرفته که هم عکس بندازه و هم آهنگ گوش بده و هم بهمون زنگ بزنه ... زنگ زدن رو خوب میاد اما میگه پاییده نداره من بازی حرفه ای میخوام توش داشته باشه! یه بند با گوشی بنده بازی میکنه!!!!   و اما این آخرین تاپیک سال 1392 هست امیدوارم در این روزهای پایانی سال روزهایتان لبریز از خبرهای خوش و شبهایتان مالامال از آرامش باشد ...
20 اسفند 1392

یلدا .آدم برفی. عشق توت فرنگی.ماجرای حیوانات وحشتناک

یلدا 92 امسال شب یلدا همگی خونه مامان بزرگ عزیزمون جمع شدیم و خیلی هم خوش گذشت جای سیما جون و خاله مریم و بقیه کسانی که نتونستن پیش ما باشن رو خالی کردیم آرتین خان در حال هندونه خوری   برف 1392 و آدم برفی من و آرتین خان البته توی این روزهای سرد زمستونی هم برای آرتین خان و هم برای خودم یه سری کلاه و شال گردن بافتم که تو عکس معلومه .... حالا صبح یه روز برفی آرتین خان از خواب بیدار شده و میگه من توفتلنگی میخوام و مارو مجبور کرد حاضرشیم و هم بریم برف بازی و هم برای ایشون توت فرنگی بگیریم ... (خاطره دوران بارداری منو که حدود 4 سال پیش در چنین روزهایی هوس توت فرنگی کرده بودم و با بابا بهمن رفتیم ت...
20 اسفند 1392