آرتین خان خان ایرانآرتین خان خان ایران، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

آرتین خان خان ایران

شیطنت آرتین خان. ماجرای عصر پنجشنبه

این روزها آرتین مامان مدام میره در کابینت به اون سنگینی رو باز میکنه میره میشینه رو درش و تمام ظرف و ظروف های بنده رو میریزه بیرون و ساعت ها هم سر خودش و هم سر بنده!!! رو گرم میکنه ... اندراحوالات سما و پسری در عصر روز بنجشنبه: امروز برای کسب شادمانی چند بار روی تخت پریدم دیدم حال میده و آرتین هم میخنده !! منم به یاد دوران کودکی ... هی پریدم هی پریدم هی پریدم تا اینکه یه دفعه تخته تخت شکست !!!!!!!!!!!!!! از اونجایی که حالم گرفته شده بود و بعد از اون همه سروصدا ساکت شده بودم . آرتین بی حوصله شده بود و هی لجبازی میکرد و منم خواستم آرومش کنم که  در کمال تنبلی هی دست...
3 شهريور 1390

۱۳ ماه و ۱۸ روزگی/جمیعا ببخشید!

از اونجایی که آرتین خان ما این روزها همچنان علاقه ای به خوردن نداره تصمیم گرفتم برای کسب انگیزه برای عالیجناب عصرانه شون رو ببرم تو حیاط و در کنار توب بازی بهشون بدم اما چی بگم که اگه تو خونه یه قاشق میخورد دیگه تو حیاط لب به غذاش نزد چرا؟؟؟ چون .... تا رسیدیم دم در تند تند راه افتاده و با چنان سرعتی بدون هیچ کمکی توه توه کنان به سمت بچه هایی که داشتن تو کوچه فوتبال بازی میکردن میرفت و از ذوقش هول شده بود و دنبال راهی میگشت که از دستم فرار کنه! بمیرم برات عزیزم که برای فوتبال بازی کردن خیلی کوچولویی همون موقع بابا بهمن از راه رسید و رفتیم خرید و از اونجایی که بنده وقتی در...
29 مرداد 1390

آرتین خان و معضل غذا خوردن!

از اونجایی که خوردن و آشامیدن آرتین خان به یک معضل تبدیل شده دگربار دست به دامن عروسک ایشون شدم و بالاخره موفق شدم میدونین یعنی چی؟ من موفق شدم!!!!!! بلللله آرتین خان یک قاشق دهن من میذاشتن! یک قاشق به زمین می مالیدن! یک قاشق به عروسک میدادند! و در آخر یک قاشق خودشون میل میکردن .... خودشون ... آرتین خان رو میگم ها ... ------- نظرات -------- ...
29 مرداد 1390

1 سال و 1 ماه و 11 روز و 11 ساعت

۱۷ مرداد سالگرد عقد من و بهمن بود و ۱۹ مرداد هم جشن نامزدیمون به همین مناسبت دیروز تصمیم گرفتیم بریم گردش و افطار رو بیرون باشیم که که ... که .... متاسفانه توی بارکینگ سرت خورد به فرمون ماشین و بینی نازت اووف شد و از اونجایی که من و بهمن خیلی روی تو حساس هستیم و در این زمینه ها به هچ وجه خونسردی ای توی خون مون نیست! کلی استرس گرفتیم و بساط خوش گذرونی رو منتفی کردیم و بنده هم به یک بلوز (هدیه بهمن جون) اکتفا کردم و به جاش برای کسب شادمانی شما رفتیم خانه بازی بونک و نیم ساعتی بازی کردیم. البته از اونجایی که عزیزان بسیار تعجب کرده بودند که توی کوچولو رو اونجا بردیم مایه تیله نگرفتن و مفتکی کاغذهای نقاشی بچه ها رو بلند میکردی...
20 مرداد 1390

پایان 13 ماهگی

این هم عکس های یک سال و یک ماه و یک روزگی جیگرطلای مامان سما اینم نمایی از دالی بازی خوشگل خان صبح ساعت ۷ با مامان نسرین و آرتین خان رفتیم بارک و یه صبحونه مشتی زدی تو رگ آرتین خان هم حسابی تعجب کرده بود که اون موقع صبح! بارک! بازی! اینم جدیت آرتین مامان حین بازی فوتبال دستی! 3 روزی میشه که بابا بهمن رفته شمال و از اونجایی که همین عزیز فوق الذکر نه تنها بابا و همبازی آرتین خان ه بلکه بابای مامان سما و همسر محترم و مهمتر از اون دوست پسر ایشون هم محسوب میشن جمیعا (من و پسرم) بدجوری دلمون برای بهمن جونمون تنگ شده و حوصلمون هم به نق...
8 مرداد 1390

جشن یک سالگی آرتین خان

جشن تولد یک سالگی آرتین خان با تم خرس پوه   آرتین خان و کیک پوهی من و تو و بابایی ظروف پوهی گیفت های تولد برای کوچولوها   دفترچه یادگاری میوه آرایی! پفک آرایی! شام آرایی! (کاناپ کوکتل پنیر) اگه آرتین خان رو یافتین!! آرتین خان و یه ماشین پر از هدیه بابا بهمن ماشینشو خریده منم سگ بشت ماشینشو گزیده ای از عکس های آرتین جان ...
2 مرداد 1390

آرتین خان نی نی شگفت انگیز من!

آرتین خان از الان پتک 1000 تنی بلند میکنه!!! با این عکس و کد 99 تو سایت نی نی وبلاگ در مسابقه شرکت کردیم دوستان نی نی وبلاگی لطف میکنند رای میدن اگر هم نی نی وبلاگی هستین و عکس گذاشتین بگین تا بهتون رای بدم ------------ نظرات ----------- ...
2 مرداد 1390

شلیل خان عشق آرتین خان

۲ - ۳ روزی میشه که آرتین خان بدجوری عاشق شلیل خان شده طوری که نه یکی بلکه ۳-۴ تا در طول روز میخوره نوش جونت مامانی با ۱۲ روز تاخیر بالاخره واکسن آرتین خان رو زدیم این دفعه برخلاف دفعات گذشته واکسن رو به بازوش زدن آرتین خان هم با کمال دقت و بدون هیچ گونه گریه ای مراحل واکسن زدن رو با دقت نگاه میکرد. خداروشکر تب و بی قراری نداشت اما میگفتن یک هفته بعد از واکسن یکسالگی امکان تب و گرفتن سرخک یا اوریون خفیف وجود داره ... خدا بهمون رحم کنه که واقعا حوصله مریضی ندارم نازنینمون به خاطر مریضی نیم کیلو کم کرده بود و بنده این روزها کمر همت رو بستم و در طول روز قاشق به دست دنبال آرتین خان راه میافت...
22 تير 1390

یک سال و یک هفتگی/ دندان

با کم شدن زحمت مریضی آرتین خان دندان های ۶ و ۷ و ۸ دلبندمون جوونه زد اگه دوست داشتین سیر رشد دندانهای آرتین خان رو ببینید کلیک کنید بابابهمن به یاد دوران کودکی خودش یه اسب از اون قرمز قدیمی ها دور از چشم من واسه آرتین خان خرید البته آرتین نمیتونه خوب پاشو رو زمین بذاره و بره جلو به همین خاطر ترجیح میده پیاده بشه و باهاش بازی کنه (اینم عکسش)     ------------ نظرات ----------------   ...
19 تير 1390

یک سالگی و مریضی

یک خبر بد : آرتین مامان مریض شد یک خبر بدتر : واکسن یک سالگیش فعلا به تعویق افتاده از اونجایی که بیماری همیشه در کمین کودکان هست و اگه بچه کوچولو دارین و دوست دارین درباره بیماری ها بیشتر بدونین پس بخونین که با ورود یک بیماری غافلگیر نشین: آرتین عزیزمون 3 روز کامل تب داشت و با دست به دامن شدن به شیاف و قطره استامینوفن بعد از 3 روز تب قطع شد و بدن نازنینش دونه های قرمز زد. سرخک بود ؟ نه چون سرخک آبریزش بینی و آبریزش چشم هم به همراه داره سرخجه بود ؟ نه سرخجه همراه با تب دونه هم میزنه آبله مرغان بود ؟ نه چون آبله مرغان دونه ها تاولی میشن   مخملک بود ؟ نه چون از هنگام ابتلای به...
19 تير 1390